من هنوز باور نکردم چه برسه بتونم آروم شم
چه جالب شرایط منم مثل تو
مامان منم تازه قلبش آنژیو شده بود و ما همه نگران اون بودیم
بابامم خوب خوب بود بدون هیچ علائمی ریه هاش درگیر شده بود .
من عذاب وجدان ندارم چون فکر میکنم هر کاری از دستمون بر اومده انجام دادیم ولی حسرت زیاد دارم
حسرت اینکه کاش بیشتر بغلش میکردم کاش بیشتر بهش میگفتم دوستت دارم و از زحماتش تشکر میکردم
کاش بود تا من بیشتر وقت داشتم محبتاش جبران کنم و واسش کار انجام بدم
منو اینا خیلی اذیت میکنه
منم همش فکر و خیال دارم
که چی شد اینجوری شد
تو بیمارستان به چی فکر میکرده چقدر دل تنگ بوده
چه روزایی سختی پشت سر گذاشته
ی موقع میگم کاش بیمارستان نمی رفت ولی خب چاره چی بود
یعنی انقدر فکر و خیال تو سرم که حد نداره