سلام
من سه سال و نیمه که مادرم . تقریبا از وقتی بچه هام به دنیا اومدن دیگه کمتر بفکر خودم بودم چون دوقلو بودن هر کسی نمیتونست نگه داری کنه ازشون و سخت بود بسپرم به دیگران واسه این هیچ تفریحی که خودم تنها بدون بچه هام برم نداشتم
شکر خدا الان کمی بزرگتر شدن شرایط راحت تر شده
سر ناهار با شوهرم بحثم شد
سر اینکه امروز کلا بی حوصله بودم
اونم سر به سرم میزاشت منم پریدم بهش
گفتم تو هم اگه مثل من همش تو خونه بودی و هیچ تفریحی نداشتی و نه کسیو داشتی باهاش رفت و آمد کنی همینجوری مثل من میشدی
بعدش
چقد منم دلم یه پایه برا یه درد و دل حسابی و یه پیاده روی طولانی میخواد
منم دو ساله هیچ جا نرفتم ولی الان ب خاطر کرونا رو رختخواب افتادم...دعا کن این ویروس ریشه کن شه همه جا میشه رفت
حالا چرا گفتم کسی رو ندارم
مامانم دوساله فوت کرده
دوتا خواهر دارم که ازدواج کردن تهران پیشم نیستن الان خیلی وقته ندیدمشون نمیان شهر ما
چون بابام زن گرفته و پشت کرده به همه مون ☹️
من فقط و فقط خونه مادرشوهرم میرم و با خواهرام اگه سرکار نباشن تماس تصویری دارم
خانوادگی برین سفر بگردین اگه ممکنه براتون
عزيزم الان ديگ بزرگ شدن بسپار ب دست شوهرت نيم ساعت هم ك شده برو بيرون ي قدمي بزن ب خاطر شرايط كرونا خوب سختر هست نميشه پسش كسي بري با دوستت بيرون فضاي باز قرار بزار ب دوري بزنيد من دخترم يك سال و ٢ ماهش هير هفته پيش دو ساعت گذاشتم پيش شوهرم رفتم بيرون با دوستم بعد از مدت ها انقد حالم خوب شد
کاش میشد با هم میرفتیم ☹️
الان با شوهرم که حرفم شد گفتم تو برا خودت همه جا میری با دوستات میری پیاده روی
مامانتو خداروشکر هر روز میبینی
عموهات و دایی هات و میبینی سرکار میری و تفریحات بیرون از خونه ات رو داری
ولی من چی ☹️
اونم با داد گفت ناشکری نکن
مگه من زندونیت کردم خب عصر برو بیرون تا دیر وقتم نیا من اگه بهت زنگ زدم کجایی
آخه دوستام پنجشنبه که هست از قبل باهاشون هماهنگی نکردم
همه با شوهراشون میخواستن برن بیرون
حالا باید خودم تنهایی برم
رانندگی هم خیلی وقته نکردم
میترسم ماشین ببرم بیرون مجبورم پیاده روی کنم
حالا گفتم کجاها برم که خطر نداشته باشه
چون باید برای رو کم کنی حداقل سه ساعت بیرون باشم اونم تنها ☹️
