امشب خیلی دلم شکست شوهرم با من بحثش شد همه وسایل خونه شکست و زنگ زد ب عموم گفت یا بیاین ببرینش یا میندازمش بیرون خیلی حالم بد شد اینو گفت چون پدر و مادر ندارم هر کی هرچی دلش میخواد بهم میگه بهم گفت خودت بکش منو راحت کن حالا چیکار کنم یه بلای سر خودم بیارم یا درخواست طلاق بدم دیگه نمیدونم باید چیکار کنم الان قرص گذاشتم پیشم موندم بخورم یا نه
خودم بد توام بد خوب نامرد ، بگو من دیگه چی دارم؟؟؟ سوالات ذهن من : مادر شوهرا خواهر شوهرا مگه خوشبختی بچه و برادرتونو نمیخواید ؟ برای چی کرم میریزید تو زندگیشون ، مثلا جدا شن طلاق بگیرن بچه اتون افسرده شه خوشحال میشید ؟ خانومایی که با مردهای زن دار دوست میشید ، فازتون چیه؟دوست دارید اسمتون هرزه باشه؟ یا فکر میکنید زندگی ای که روی خرابه های زندگی یه نفر دیگه ساختید خوشبختی داره؟ نامادری هایی که بچه شوهرتونو اذیت میکنین یه کاری میکنین پاش از خونه ی پدرش قطع بشه ، نگران اون آهی که دنبال زندگیتونه نیستید؟ حتی اگر به خدا اعتقاد ندارید از کارماش نمیترسید؟ دنیا انقدررر بزرگ هست که جا واسه خوشبختی هممون داشته باشه