بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سمیرا تو جونیش با حاج عمو رابطه داشته. حاح عمو از ترس زنش و بخاطر اینکه مالک دست از سر دخترش برداره ،مالک مجبور میکنه با سمیرا ازدواج کنه. سمیرا هم چون زخم خورده بوده و تمام ثروت حاج عمو میخواسته با مالک نقشه قتل حاج عمو میکشن
زنش اونو تو وان آب یخ تنبیه میکرد و فشار روانی زیادی میآورد به مالک . زنش قبلا صیغه حاج عمو بوده و بعد ازدواج با مالک دیده بود حاج عمو حق شوهر و خودشو کم داده. مجبور شد بکشتش که اموالشو بکشه بالا