سلام بچه ها خانواده شوهرم منو نمیخوانو قطع رابطه ن فقط بدانید بخدا قسم تقصیر اوناس و شوهرمم میدونه اما براش مهم نیست باهاشون بیرون میره و تنهای زیاد میره پیششون همش دعوامونه شمابودید قبول میکردید
تلافی میکردم تنهایی با خونوادم میرفتم مهمونی خوشگذرونی
بخاطر همین مسایل با خونواده شوهرم سرد شدم و و تو جمعشون سکوت میکنم ولی قطع رابطه نمیکنم.
خونه پدر شوهرم رو میرم.
توهم بروخونه پدرت ایناتنها
معلومه که نه
منتهی درمورد ادامه زندگیم جدی تر فکر میکردم
نه قبول نمیکنم زندگی متاهلی یعنی زن و شوهر همه جا با هم باشن
خانواده شوهر منم همینن.
ازم بدشون میاد
هر اتفاق بد از بیماری گرفته تا فوت رو به خاطر وجود من میدونن میگن نحس!
به شوهرم گفتن زنت حتما جادو میکنه!
من خونه شون نمیرم خونمم میان فقط سلام والسلام. باهام حرف نمیزنن
شوهرمم با اوناس.
خوب گلم وقتی در اینحد بهت ارزش میده توام در این حدبهش ارزش بده آروم و خونسرد باش توقع زیادی از همسرت نداشته باش ایشون نمیدونن که زن و شوهر باهم باید برن و بیان پس یه چندبار با خونوادت تنهایی برو حداقل دلت نسوزه تلافی نکردی..یه خانوم مسنی بود میگفت آرامشت در اینه که هیچ توقعی از هیچ کس نداشته باشی حتی پدرو مادرت .شمام همین نصیحت خانوم مسن رو امتحان کن هیچی با ارزش تر از اعصاب آرومو آرامشت نیس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
