اون برخوردا رو باهاش نمیکنم دیگه اگه بدونمم ناحق گفته پشت سرم صمیمیتمو کنترل میکنم باهاش البته ادما هیجانی کار میکنن مثلا یسری ما خانواده عروسمونو دعوت کردیم کلی تدارک بعد یه لیوانم جا به جا نکرد من و مامانم بودیم کلا که کار نمیکنه ولی اون روز یه جا درباره فن شوهر داری یه گلایه ای کردم که اینطوری نباشین و فلان ولی بعدش اون حس رو نداشتم