بی_نام11 مدیر استارتر عضویت: 1399/11/12 تعداد پست: 3141 عنوان دهانی جریده از فریاد... 118 بازدید | 0 پست مثل یک کوه سخت از فولاد.خواستم مثل آسمان باشم،منجی شهر نیمه جان باشم....آشیان پرندگان باشمبا همین دست خالی و سردم!یک طرف اجتماع ترسوها،یک طرف دوستان و چاقوها،روبرویم سپاه پرروها!باید از راه رفته برگردم....! و سرانجام در برابر همه چشمها، دو چشم زنده را زنده به گور کردند. چشمهایی که دزدها را دیده بود. 1400/05/29 | 22:41 5 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب