سلام .ما طبقه ی بالای خونه پدر شوهرم زندگی می کنیم یکی از اتاق های بالا وکمد ها دستشونه به خاطر لباس و وسایلشون خیلی رفت و آمد می کنن به خاطر همین نمیشه وقتی نیستیم در خونه رو قفل کنیم، همین باعث شده تو همه زندگی من سرک بکشن مادر شوهرم که همیشه از محتویات یخچالمون خبر داره همین دیروز می گفت چرا برنجی که چند روز قبل درست کردی اضافه مونده نخوردی و من موقعی که رفته بود سر یخچال خونه ی مادرم بودم این که کار همیشه اش هست.
چ فضول عزیزم اتاق تخلیه کن اینجوری نمیشه که
خیلی رو راست بگو دوست ندارم سر یخچال و وسایلام برید .و اگه گوش ندادن قفل بزار رو در یخچال
هفته ی قبل رفتیم مهمونی وقتی برگشتیم کش موی خواهرشوهرم که مجرده جلوی آینه ی توی اتاق خواب بود از ان موقع اینقد اعصابم به هم ریخته بالاخره هر کی یه سری وسایل خصوصی داره که دوس نداره بقیه خبر داشته باشن. من به شوخی گفتم این مال کیه نکنه نکنه تو خونه جن داریم و همسرم خیلی عادی گفت نه فکر کنم مال خواهرم باشه. خیلی حرصم می گیره که این مسائل براش عادیه برای من اصلا عادی نیست از اونروز هر جا میرم فکرم ناراحته چه جوری بهشون بفهمونم که ناراحتم و این کارو نکنن؟
خب به شوهرت بگو بهشون بگه بیان وسایلشون رو از تو کمد ببرن. یعنی چی آخه . حریم شخصی ندارید.
نمیشه بگم بیان ببرن همین جوری اش هم هر روز مادرش می ناله که جا نداریم و.... اگه می دونستم شرایط اینجوره قبول نمی کردم بیام اینجا
بچه هم داری
شوهرم هیچ وقت به خانواده اش هیچی نمیگه از نظر اون مسئله ای نیست
از اون خونه هرچه سریعتر برید
دراتاق خوابو قفل کن
شرایط رفتن نداریم
نه نداریم تازه چند ماه ازدواج کردیم
وای خیلی بده ختما حتما دراتاق خوابتو قفل کن کاش کاری میکردین قید کمدو بزنن
سما جان درکت میکنم ٬ منم شرایطم شبیه تو هست اما تاحالا لو ندادن که میان سرک میکشن یا نه
از وسایلهای شخصیت بریز وسط خونه خجالت بکشن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز