نامزدمم همینو میگه ک چرا میخواستن اینکارو بکنن مگ نمیدونستن ک اونهمه خواستگار داری چرا پا پیش نمیزاشتن الان ک میدونن قضیه جدی شده میخواستن فراری بدن خالمینا هیچ وقت پا پیش نزاشتن فقط همه جا جار زده بودن ک مریم عروس ماست و میخوایم بریم خواستگاری اما نیومده بودن ولی روز عقدم میگفتن پسرخالم داره خودکشی میکنه میگه یا مریم واسه منه یا اینکه خودمو میکشم