من کرونا گرفتم، ۲۵ روز قرنطینه بودم، تو این مدت مریضی من یه طرف خانواده‌اش ( مادر و برادر بزرگش) و خالهٔ ایشون که عمه من باشه( فامیلیم) هی بهش فشار میاوردن که من برم خونه مادرم( اونا هم کرونا داشتن) ولی شوهرم نذاشت هی بهش میگفتن زنت دوست نداره، نذاشتن یه کم با یکی درددل کنه یه ذره غصه دلش رو خالی کنه همش تحت فشار و استرس بوده، الان که اوضاع درست شده میگه از لحاظ روحی داغونم نمیتونم ریکاوری کنم. به نظر خودش نیاز داره بره دکتر حتی قرص آرامبخش بخوره، نمی‌دونم چیکار کنم؟
چرا میگفتن بری خونه مادرت ؟ که شوهرت نگیره ؟
بهش آرامش بده
خب عزیزم شما همسرشی آرومش کن
الان از دلش دربیار بهش ثابت کن دوستش داری
دلیل نداره شما ازش دور میشدی که عشقت ثابت بشه به عقیده من همسر شما دلش میخواسته شما بری اما به خواسته خودت . باهاش صحبت کن اول ازش تشکر کن که همراهت بوده و بگو اگر میدونستم رفتنم بهتر بود و میدونستم الان روحیه ت بهم می ریزه حتما میرفتم
این صحبت و کردیم حتی یه ذره با صدای بلند چون اطرافیان باعث سوء تفاهم شده بودن، خداروشکر حل شد، الان همش میگه کسی نذاشت من یه ذره درددل کنم، اینم بگم وقتی من مریض میشم شوهرم به شدت عصبانی و ناراحت میشه، میگه تو بیفتی من موتورم خاموش میشه
بهشون بگو من احساس میکردم با هیچ کسی بهتر از خودت نمیتونم آرامش داشته باشم و بودن در کنارت باعث شد بیشتر با بیماری بجنگم اما اگر بعدش رو میدونستم اینطور میشه با خودم کنار می اومدم چون روحیه ت واسم مهمتر از هر چیزیه
خب آدم‌مریض میشه ترجیحش اینه که کنار همسرش باشه بنظرم
این بازیا چیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
