اولویت شوهرم تو زندگیش مادر و پدرش ان . خیلی رو خانوادش تعصب داره . عصبی مزاج ِ. تو دعوا ها خودزنی میکرد ..رفتیم مشاوره بدتر شد عصبی تر میشد ..خانوادش امدن خونمون فحش دادن ..بعدا شوهرم گف اگه از دعواهای ما به مردم چیزی بگی تو خونه دارت میزنم ..همینجوری هی دعوا دعوا دعوا ..یه چیز غیر قابل تحمل و اصلاحی شد که هرچی فکر کردم دیدم نمتونم تحمل کنم ..خیلی بیحرمتی اتفاق افتاد بین خانواده ها.دلم نمخواس ازش بچه ایی داشته باشم.
یه چیز طولانیه ایی..یه جور حس مبهمیه که میفهمی این بدردت نمیخوره دیگه . نمیشه توضیحش داد🤕