بچه‌ها جایی که کار میکنم یه آقای کله گنده خیلی خفن خیلی قدرتمنو و با نفوذ و سرشناس که سیاسی هم هست جز مدیرهای ارشد، و کل پرسنل مثل سگ ازش میترسن و هرکس که فقط بهش سلام کنه کلی ذوق میکنه که تحویلش گرفته و خلاصه نفر اول یه شرکت بزرگ زنجیره ایه....
حالا یکی از دخترخانم ها همکار از اول مورد توجه این آقا قرار گرفت و شد دست راستش ، مرتب صداش میکرد دفترش ، اسناد مخفی رو میداد این دختر کاراش انجام بده و مهمان های خفن داشت میسپرد دست این دختره و .... دختر میگه به بهانه ای صدام میکرد و مثلا ۲ساعت الکی باهام حرف میزد و درباره مسائل جنسی و...هم حرف میزده باهاش، کلا هم آقاهه عفت کلام نداره کلا راحت جلو همه حرف میزنه نه فقط این دوستم، بعدم میگفت من با هیچ کس جز تو حرف نمیزنم بقیه میان التماسم میکنن حرف بزنن باهام (البته من فقط از رابطه اینا خبر داشتم دوستمه ، دختره از همه پنهان میکرد)
خب
خب
و میگفت از اول همیشه میگفت من میخوام کار یادت بدم و تو پیشرفت کنی ،هرگز هم چیزی ازت نمیخوام(منظورش رابطه و ...) آقا ۷،۸ سال از دوستم بزرگتره ،متاهل و یه بچه یکساله هم داره، یه روز به هم ریخته بود ... اومد گفت این یه حرفایی زد که منظورش رابطه بود. مثلا بهش گفته باید هزینه پیشرفتت رو بدی، یا اینکه ماهی یکبار هم شاید طرف نیاد سراغت یا مثلا دوستم پیچونده گفته نه نمیتونم قبول کنم حالم خوب نیست و... گفته خب اینجوری حالت خوب میشه... و مثلا گفته ۲۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشه ، بعد گفته شما زن ها اسمش میذارید خیانت ، این خیانت نیست! پیامبر این همه زن داشت! کسی که از نظر مالی میتونه تامین کنه ، میتونه با چند نفر باشه و...یا مثلا اصلش رو هم حفظ کن بقیشو هرکاری دوست داری بکن...البته اشاره مستقیم به خودش نکرده ولی دوستم فهمیده خودش میگه دیگه واگرنه برای بقیه چرا باید بگه
طرف چه حالی میکنه واسه خودشا
اقا خب خب نگید دارم میگم
خب 😑😶
حالا عجیبه بعد اینهمه که گفته ازت چیزی نمیخوام یا گفته من انتخابم کردم(زنش رو گفته) و ... چرا یهو اینجوری شد...
از روزی که دوستم رد کرد درخواستش رو میگه که دیگه صداش نکرده و باهاش حرف نمیزنه و کاراش بهش نمیده که انجام بده... بدترین قسمتش اینجاس که دوستم به شدت افسرده شده میگه حس میکنم پدرم از دست دادم و تو مجموعه هروقت اینو میدیدم اعتماد به نفس داشتم الان حالم بده که منو دور انداخته.... و یه چیز دیگه اینکه میگه قبل از اینکه بهش پیشنهاد بده دوستم خودش خیلی دوست داشته با این طرف س ک س داشته باشه، اما چون متاهل بوده و خب دوستمم اهل رابطه و... نیست دختر سربه راهیه بهش فکر نمیکرده... میگه اول که پیشنهاد داد به شدت وسوسه شدم... ولی بعد همش زن و بچه طرف میاد جلو چشمم و.... همه این فکرا بهمش ریخته داره داغون میشه.... راهکارش چیه بچه ها
اون دوستت خودتی
بهتر که دیگه به دوستت بی توجه والا ناراحتی نداره دوستت هم وابسته شده همین بگذره بهتر میشه
از اولش تو کف این برنامه بوده
میدونه چون پول داره کمتر کسی بهش نه میگه
از اول ک نمیاد بگه من تورو واسع رابطع میخوام
میره حلو تا به اینجاش برسه
دختره هم بگه نه اخراجش میکنه
لعنت به همچین آدماهای پست فطرتی
خدایا پول میدی به آدما حداقل بی شرفشون نکن هرزه شون نکن
مرده از اولش هم میخواسته ازش سواستفاده کنه برای رابطه همه کاراش هم مقدمه چینی بوده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
