شوهرت بچه ننه اس؟
دقیقا.
منم از این رو به اون رو شدم‌و همش مقصر مادرشوهرمه.
تو اوج جوونی و نشاط اولای زندگی هی زنگ به شوهرم چرا نمیاین خونه ما چرا رفتی خونه پدرزنت چرا شب یلدا پیش ما نیمدی چرا سیزده به در نیمدی.
زندگیمون رو کرد میدون جنگ
من که ازش نمیگذرم.
فقط یه کینه مونده و جوونیم که تباه کرد
هعی مادرشوهر منم همینجوریه
هرجا بریم و هرکاری کنیم شوهرم باید به خانم اطلاع بده
گاهی وقتا حتی از شوهرمم متنفر میشم
کاش قبل ازدواج میشد فهمید این اخلاقارو اونوقت خیلیا از تصمیمی که میخان بگیرن منصرف میشدن
نمیشه فهمید.البته الان که برمیگردم به عقب میبینم یه سری رفتاراشون نشون دهنده همین‌اخلاقا بوده وای خب نفهمیدم.
رفتیم‌مشاوره.مشاور گفت شمادوتا یکی هستید نباید بذارید مادرت( به شوهرم میگفت) بگه تو ولش پسرم‌باماست این دختره پررو شده.
ولی هی مگه عوض میشن‌خیلی زمان میبره.
به شوهرت نرم نرم بگو نگه کجا میرید کجا میاید چی میخرید شاید اوایل سخت باشه ولی عادت میکنه. بپیچونه. بگه کارداریم
بهش نگو ک شنیدی
فقط چند روز دیگه همینجوری بحث بنداز راجب دهن لقی و اینا و بگو خیلی دوس داری شوهرت دهنش قرصه
اره خیلی زمان میبره عوض بشن و خیلی راه سختیه
اینا از بچگی‌همین بودن
بعضی از مردا رو میبینم خداشاهده تعجب میکنم انقد که آقا و همه چی تمومن...
بعضیاشونم یه مشت بچه ننه و دهن لق و مزخرف که قسمت دخترای بد شانسی مثل ما شدن😑
الان که دیگه گفته کار از کار گذشته شاید مامانش خیلی گیر داده اینم مجبور شده آخر هم بخاطر غرورش گفته اون معذرت خواهی کرده بزار یه موقع که حال دوتاتون خوبه بگو هر دو عیب داریم دعوا میکنیم آشتی میکنیم ولی اگر هر دفعه به پدر و مادرمون بگیم کم کم من چشم خانواده تو میوفتم تو هم از چشم خانواده من میوفتی مشکل ما فقط به خودمون ربط داره ما بالاخره آشتی میکنیم ولی اونا یادشون میمونه به ضرر زندگیمون هست
