دکترم بهم گفت کی حس میکنی که تنهایی گفتم وقتی که عید سفره ی دلمو واسش وا کردم و دید هی جر میخورم هی جر میخورم هی حی حالش بهم خورد شکوفه زد فهمید هر روز من عیده
متاسفانه اینو یاد گرفتم نخندن حتی بعد اینکه فاز گرفتم با یه جوک یادم نیومد دوست دارم ایم اهنگا رو