منم همچین خواستگاری داشتم اولش گفتن قسمت نیست بعد ی ماه با گل و. شیرینی اومدن هرجی اصرار کردن گفتیم نه. ولی بعدش پشیمون شدم ازهمه بدتر. با پسرعمم ازدواج کردم جداشدم دوباره ازدواج کردم که خداروشکر خوشبختم
اگه اونروز اینهمه سفت و. سخت نبودم اینهمه سختی هم نمیکشیدم
نه جدی خیلیی طولانیه ولی فقط ی قلم از هفتاد قلم شاهکار شازده ی عزیزدلم قبل عقد این بود ک جلسه دوم خواستگاری قرار بود تنها بیاد منزل ما و ساعت ۳ برسه ولی تا ۵ ازش خبری نشد بعد ک بابام زنگ زد بهش ببینه شاید اتفاق ناگواری افتاده باشه خدای نکرده با صدای خوابالو ج داد گقت شما😁 نگم برات ک بابای با دیسیپلین من و خودم ک از بابام هم بدتر بودم چقد ترکیدیم گفتم حق ندارید راهش بدید داخل و ... . خلاصه ک ایشون الان ۵ ساله آرام جان من هستن با همه ی سر بهوایی های اون موقعش ولی پای تمام سخت گیری ها و بهانه های من محکم و منطقی و مردانه وایساد و شد آنچه باید میشد
به نظر من اجازه بدید بیان
و در جلسه خواستگاری در مورد رفتارشون قضاوت کنید
ما بارها پیش امده در حد جلسات استانداری در شرکتمون هماهنگ کردیم ولی بدلیلی کنسل شده
شما هم با مادرتون صحبت کنید امکان داره همین اتفاق برای شما بیافته بخواید جلسه ایی را جابجا کنید
برای منم دوهفته طول کشید مامانم خیلی بهش برخورد ولی من گفتم اشکال نداره همسرم گفت منم امتحان نمیدونم چی چی داشتم ولی بعد گفت ترسیده بودم نتونم از پس خرج بربیام
با احترام به این نظر.
به نظر من اینبار تلافی نکنید بهتره
خوب اونها هم متوجه می شوند این نوع بهانه ها بابت تلافی هست و از اول خوب نیست اینطوری پیش برود
من بودم در اولین فرصت میگفتم بیان تا پرونده ش بسته بشودخوب بود ادامه بدهید سرفرصت این موضوع را گوشزد کنید خوبم نبود ذهنتون درگیر نمیشه
بزار بیاد شاید مثل ما قسمت شد🤣 مال منم رفتن بعد چهار ماه اومدن الانم یازده ساله زیر یه سقفیم😁 .. البته ماهم اولش شاکی بودیما به مامانم گفتم اصلا راه نده.. نمیدونم چرا بابام موند تو رودربایستی دوستش که معرف بود .. خلاصه قسمت شد.. الان میگم خدا را شکر راهش دادم😁
ن دلش گیر نکرده بود
عمه و شوهرش کلا میگفتن خودش هرکیو پسند کرد فقط از لحاظ خانوادگی و... چک میکردن ک بهشون بخورن پسره عمه منم اهل دوستی نبود اونموقع مثل الان نبود فقط سنتی
رفتن خواستگاری این بنده خدا پسر عمه ام پسند پسند نکرده بود برا همین ی سال دیگه رف دوراشو زد اگر تو این ی سال بهتر پیدا میکرد خوب باهاش ازدواج میکرد اما بهتر پبدا نکرد ک برگشت سمت همین دختره
دختره خیلی زبونش درازه وگرنه خانواده خوبی هستن اره با همون دختر ازدواج کرد ی پسر دارن
