من دیپلم که گرفتم ازدواج کردم و همسرم دوست نداشت ونداره که شاغل باشمو کارکنم میگه مامانم شاغل بوده وهمیشه غذای سرده میخوردیم وآرزوی دیدن وبودنه مامانمونو داشتیم برای همین میگه نمیخوام این زجرهاروبچه هامم بکشن😃
براهمین من نتونستم تلاش کنم وبه جایی برسم اماتوزندگی زناشویی سعی کردم ازنظرعاطفی،معنوی،کدبانویی واین چیزا واقعا کم نزارم والهی شکرراضی ام.. وهی هرروزپخته ترمیشم همین خودشبرام بهترین پیشرفته