خونه پدرم سه واحدس طبقه پایین مستاجره طبقه بالا خودشونن طبقه بالاترش که بهارخوابه هم یکی دیگه اجاره کرده، من و شوهرم آخر هفته ها میایم اینجا، دیشب طبقه پایینیا دعوا شده بود مامور اومده بود تو اون شلوغی که همه تو راه پله بودن هی میرفتن میومدن دختره طبقه بالایی اومد تو راه پله نشست موهاش بلوند بود مدل مصری شومیز سفید و شلوار مشکی، من رفتم تو خونه مامان بابام پایین بودن، دیدم شوهرم تو خونه نیست رفتم تو راه پله دیدم با دختره داره حرف میزنه دختره رو پله نشسته بود شوهرم پایین تر وایساده بود پاهای دختره رو بغل کرده بود یه چیزایی میگفت آروم بهش من اومدم بهش گفتم داری چیکار میکنییییی؟