سلام بچه ها
میخوام یه خاطره از خنگ بازی خودم براتون تعریف کنم
شرکتی که توش کار میکردم دو طبقه بود، از این دوبلکسا، هوا گرم بودو تنها جایی که خنک بود روی پله ها بود. منم هر وقت گرمم میشد وسایلامو بر میداشتم میرفتم می نشستم رو پله ها کارامو انجام میداد. یه بار که سرم گرم کارم بود حس کردم یه چیز سیاه داره میاد سمتم🤦 سرمو که برگردندم دیدم یه سوسک سیاهه. چنان خودمو از رو پله ها پرت کردم طبقه اول همه سکته ناقصو زدن😰 واااای رئیسم که میخواست دادم بزنه آخه همیشه میگفت اونجا نشین😕