سعی کن افکار منفی رو از ذهنت بیرون کنی(مثلا اینکه مامانم سنش بالاس،مامانم بنیش ضعیفه،خودم کنکور قبول نشدم..)
سعی کن تو حال زندگی کنی ن در آینده ن در گذشته
تو حتی ب ده سال آیندم فک میکنی!😐
فقط خودتو از هدفت دور میکنی،شایدم بخاطر همین افکارته ک تمرکز نداری امسال قبول نشدی/:
این اشتبااااس!خب معلومه آینده قراره یه سری اتفاقای خوب یه سری اتفاقای بد بیفده
(در کمال ناامیدی بسی امید است)
ازین ب بعد فقط به خودت امید بده...
همهههه مثل توان همه مشکلات دارن همه نگرانی دارن همه ترس دارن ولی اجازه نده این ترسو نگرانی بهت غلبه کنه
تو الان ترسیدی از آینده ای ک نامعلومه میدونی چی میتونه نجاتت بده؟؟ (امید)
امید داشته باش ب اینکه امسال صدرصد قبول میشی،به اینکه مامانت حالش خیلی خوبه همین ک میبینه تو داری تلاش میکنی این بزرگترین خوشبختیه...
تلاش خودش ینی رسیدن ب موفقیییت
خوشبحالت😐
مامانت ک هنوز خیلی جوونه،منو مامانم ۳۰ سال اختلاف سنی داریییییبم 😐
اگ من میخواستم مث تو ب اینجور چیزا فک کنم تا الان خودمو زنده ب گور کرده بود😂
ن والا نمیدونم باید بگردی دنبال کار دیگه ببین کجاها کار برات هست
انشالله ک همیشه در کنار هم موفقیتای بزرگو جشن میگیرید🙂👐
چن سالشه الان خب اون دوتا داداش یا ابجیت هستن تا شما بیای منم خیلی ب مادرم وابسته بودم بعد ازدواجم افسردگی گرفتم طوریکه همه متوجه شدن ولی فکرمیکردن من وهمسرم همون اول ازدواج مشکل داریم میامدن میگفتن چکارته تازه عروسی چرا اینجوری منم نمیتونستم بگم بخاطر مامانم افسرده شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
