یهو تو خونه بودیم دیدم همه وسایلامونو تو حیاط داره باد میبره اینو یه نفر توی یه روستا از نمای دور گرفته البته فیلمه در اصل 😐 اصلا باورم نمیشع تو این بودیم ماهم😐😂😂 بندرعباسیم
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
روزای روشن خداحافظ/ همه عزادار سر به گریبون/مردا سر دار زنا تو زندون/ نه تو آسمون نه رو زمینیم/ انگار که خوابیم کابوس می بینیم/ نوبت میگیریم گیج و بی هدف/واسه مردن هم باید رفت تو صفhttps://harfeto.timefriend.net/16374966084948💫
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
بابام رفته بود سوپری سرکوچه خرید ی ساعت بعد تونست برگردع خونه😅
😂😂
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
چ وحشتناک یاد طوفان گرد و خاک قبلا اهواز افتادم از این غلیظ تر بود..یادمه از دانشگاه اومدم سر تا پام خاک خالص شد حتی مژه هام ک ریمل زده بودم باز و بسته نمیشدن پلک بزنم اه لعنت بهش
همیشه ورق برنمیگرده ؛ گاهی اوقات کتاب بسته میشه ، دیگه ورقی نیست که برگرده .
چ وحشتناک یاد طوفان گرد و خاک قبلا اهواز افتادم از این غلیظ تر بود..یادمه از دانشگاه اومدم سر تا پام ...
خیلی بد بوده پس 😑
اینو گفتی یاد خودم افتادم که یبار افتادم تو گل صورتم همینجوری شد دقیقا😐😂
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت
دقیقا بخدا ..افتضاح بود..آدم خاکی شده بودم..باز گل خوبه یکم آب قاطیشه شلِ😂😂خاک خفه کننده س😒
دقیقا خاک خیلی بده من که هنوز خاک اون طوفانه تو گلومه😂😂
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت " در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم" من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم " یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم " من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم " تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم " من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یارم رفت