پسرم ۷ سالشه از اونجا که بچه های الان خیلی شیطونن و کارای خطرناک انجام میدن صندلی گذاشته بود زیر پاش و از بالای کمد از این بست کمربندیا رو برداشته بود و اورده بود دور گردنش گفت مامان گردنبند دارم یهو کشید سفت شد باباشم شرکت بود من مونده بودم چکار کنم رفتم خونه همسایه پسرم کبود شد صورتش چشماش قرمز داشت میزد بیرون رگ وسط پیشونیش زده بود بالا یه وضعی منم فقط تو سر خودم میزدم اینقدر محکم با با سیم چین هم پاره نمیشد وای که پسرمو داشتم از دست میدادم اینقدر با گریه خدا رو صدا زدم بالاخره باز شد ولی کامل صورتش کبود شده بودو کلی رگای ریز تو صورتش پاره شده اخه چرا بچه ها اینقدر این مامانای بدبختو حرص میدن 😭😭😭😭