ی آدما فوق بچه ننه و آب دهن خانوادش دو پیش عروسی کردیم و واسه همه کارامون دخالتشون میداد از خرید عروسی تا اظهار نظرهای بی جاشون بازم اون موقع تحمل می کردم میگفتم اخلاقش درست میشه، الان ی کم تغییر کرده ولی هنوز همون آدمه چند ماهیه که خواهرشوهرم عقد کرده و خیلی راحت می تونه بهش بگه چقدر کادو بده واسه دعوت کردنشون تایین کنه چند نفر رو دعوت کن همینا آدمای بودن که واسه عروسیمون همجور دخالت و نظر رو میدادن
خب حالا چیکار کنیم ما مثلا اول صبحی
الان خود خواهرشوهرم هنوز چند ماه از عقدشون نگذشته کاری کرد شوهرش رو با بابا دعوا بنداز تا این حد پیش رفته که بابا پسر بیرونش کرد پسرشو از خونه اش گفته عروسی هم نمیام
چند سال عروسی کردی ؟؟؟
حالا مگه کارهایی که خواهر شوهرت انجام داده خوبن؟؟؟؟؟!!!!!!
خودشون میگن که بابا پسر دخالت میکرده بگذریم که من باورم نمیشه ولی اگه به شوهرم بگم که اگه اون باباش دخالت میکنه شما همتون دخالت میکنید کلی از دستم عصبانی میشه که تو چرا این حرف رو میزنه چه کارت کردن و .....
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داستان شوهر و خانواده اش یک داستان قدیمیه که هیچکس نمی تونه براش نسخه بنویسه..تصور باطلیه اگر فکر کنید میتونید روابط همسر و خانواده اش را مدیریت کنید....بی خیال باشید و از زندگیتون لذت ببرید.
دو سال عروسی کردیم نه به هیچ وجهه کاراشو تایید نمیکنم ولی از شوهرم ناراحتم که با منطق و بی منطق ازشون دفاع میکنه
خانواده شوهر همه مث همن واسه دخترشون همه چیزو خوب میخوان یکی بخواد تو کار دخترشون دخالت کنه مخوان باهاش دعوا کنن ولی خودشون تو همه کار پسرشون تشریف دارن احساس میکنن اینا خوبی بچه هاشونو میخوان پس حق دخالت دارن
ی وقتای فکر میکنم هیچ جایی تو زندگیش ندارم اون قدر که تحت تاثیر خانوادش
دقیقا آروز جان منظور منم همینه
در این حد بگم که پدر شوهرم اصلا دوست نداشت من با خانواده خودم رفت آمد کنم و اون قدر رو مخ شوهرم هم کار کردن که اونم با خانودم زیاد قاطی نمیشه و رفت آمد نمیکنه
بعضی مردا خونوادشونو میپرستن این دیگه از محبت و وظیفهپسری و اینا گذشته
خواستم از شما نظر بخوام چه کار کنم چه برخوردی نسبت به رفتارش داشته باشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
