وقتی به دنیا اومدم کسی خوشحال نشده
بعدش بگذریم یادم نمیاد
بعدش که تا خواستم بازی کنم مامانم کتکم میزد
که چرا لباستو کثیف کردی
چرا با پسرا بازی کردی
بعدش از ۱۰سالگی به بعد هم همه کارای خونه میکردم وقتی برای خود نداشتم دوران مدرسه راهنمایی هم بد گذشت
تا خواستم خودمو پیدا کنم پدربزرگم پدرم بزور شوهرم دادن البته خانواده شوهرم مقصر بودن بس که اومده بودن خواستگار آبرومون رو برده بودن
من هیچی از خودم نمیفهمیدم
دوران عقد هم خوش نگذشت چون همسرم دوستم نداشت
۱۶ سالم بود که عروسی کردم
و خانواده شوهر به شدت اذیتم کردن
۶ تا خواهر شوهر ۴ تا جاری برادر شوهر پدر مادر شوهر فامیل همسایه خود شوهر خیلی اذیتم کردن نمیدونستن من فقط ۱۶ سالمه خیلی اذیت شدم
الانم ۲۰ سالمه و حامله ام خدارو شکر مستقل شدم یه ساله
ولی گه گداری شوهرم خیلی اذیت میکنه 😔😔