اتفاقی که ما ناظرش بودیم باعث شد من این تاپیکا بزنم ادم وقتی دور ازجون یه حیونی را میخره مواظبشه بچه که جای خودشو داره مواظبشون باشید خصوصصصا دختر بچه نگهداشتن هنره ن اوردنش
چي شده مگه چي ديدي
چشم
چندروز پیش بعد مدتها گفتیم بریم بیرون(خداشاهده ما خیلی پروتکل رعایت میکنیم و بجز افراد درجه یک جایی نمیریم فقط خانواد) از اونجایی که دیر رفتیم میخاستیم تا غروب بشینیم یه جای خلوتیم انتخاب کردیم علی رغم قسمت های فوق العاده شلوغه دیگش
نمیدونم چی شده این تایپیکو زدی.
حالا بجز موارد ناخواسته و استثنا همه مادرا بچشونو دوست دارن و همه برا بچه شون تلاش میکنن .اگر یه مادری دیدین از بچه داری نالید یا گفت بچمو دوست ندارم احتمالا فقط خستس نیاز به درد دل داره نه اینکه مادر خوبی نباشه
این شیما ها همشون الکی کلاس میذارن 🤣🤣 بگو ببینم چی شده
اون قسمتی که ما نشسته بودیم دریاچه مانند بود و با عمق بالا و کنارش یه راهی بود که شاید نزدیک 100 باز موتور رد میشد و هرچی بگی رد میشدن لات بودن مواد ی بودن خلاصه ما به اصرار گفتن شب بمونیم اینجا و نیخاستیم بریم ولی چون خیلی وقت بود تو خونه بودیم گفتیم دیگه یه چیزی اینجا جور کنیم بخوریم بعد بریم ساعت 1 و نیم بود تقریبا 100 متر اونورتر نزدیکه دریاچه دیدیم یه جای تاریک که فقط ماشین و موتور رد میشد و ادمهای درستیم نبودن مشخص بود واقعا و یا ممکنه بود بدزدنش یا بزنن بهش یا هم بره طرفه اب صدا گریه میومد یه خونوادهم خیلی دور تر از ما بالا تر نشسته بودن که اصلا دید نداشتن قربونه خدا برم باحکمتش که ما اونجا موندیم بعد دیدیم یه دختر بچس مثه بارون گریه میکرد فک کنم دوربر 4 یا 3 یا 5 بود بعد فقط گریه میکرد
1400/04/27 | 02:00
خلاصه ما دویدیما زود اوردیمش همینجور میلرزید طفلی وگریه میکرد 5 نبود خدایی فکنم همون 3 سال بود چون کوچلو بود من سردرنمیارم ولی خانواده گفتن دوسه سه سالش بود گفتم بگم اینا اول خلاصه ما 5 نفر شدیم بردیمش اینور اونور بعد 200 متر اونطرف تر از ما بود یه قسمته دیگه پارک دختره اونجارو نشون داد بچه دسته یکی از مردامون بود اونام تقریبا 15 نفری میشدن جمعا بعدیه دور دورشون تاب خورد دو سه تاشون یه نگاهی کردن ولی هیچی نگفتن که اقا این کیه بچه دسته این چکار میکنه ابدا بعد گفتیم شما بچه گم نکردید هیچی نگفتن باز بعد دادیمش دختره رو بعد تازه گفتن عه کجا بود کجا رفته بودی بعد یکی از همون جمع که (ظهرش دیدیم مواد میکشید ببین شعوره این بیشترمیکشید )گفت ببین زن و شوهرا بیخیال خلاصه بعد که داشتن میرفتن بچه هه اخره همشون داشت میرفت وکسی همراهش نبود اگه ما نبودیم هزار بلا به سرش میو مد چون اون اطراف هیچکس نبود و پر از اومهای لات و موادی که با سرعت رد میشدن بود به اضافه دریاچه بخاطر همینه میگم توخدا حواستون باشه اون دخترو خدا نجاتش داد اونشب خداوکیلی گناه دارن و پناهشون پدرومادره فقط
بخون عزیزم تازه وقتی بردیمش خنده اشون گرفته بود اصلا نترسیدن وقتیم ازدور دیدیم دارن میرن بچه ها اخر همشون بود و کسی همراهش نبود جیگرم براش اتیش گرفت اگه دوست داشتنه باید ازش مواظبت کنن ادم انقدر بیخیال !!!!
فقط ميتونم بگم خدا به آدم بي لياقت بچه نده چه دخترچه پسر هردوشون گناه دارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
