دیروز رفته بودیم خونه مادرشوهر بعدش برگشته میگه فلانی انقد از خودش تعریف میکنه یکی از فامیلاشونو میگف وسط حرف برگشته میگه اونی که کمبود داره خیلی حرف میزنه
یا میگفت همون آدم میگه من هرکاری بکنم خواهرشوهرام انجام میدن احساس کردم منو داره میگه کلا اخلاقشون یجوریه که فکرمیکنن همه ع ن ن اینا خوبن فقط چن سری هم حرفاشو اینجوری غیر مستقیم گفته بقیه رومثال زده خیلی بدم میاد از این کارش چطوری بفهمونم بهش چی بگم که اینقد تیکه نندازه این و اون مثال نزنه
جواب ابلهان خاموشیست
مثلا من تازه عروسی کرده بودم به خواهر کوچیکش میگف اتاقتو مرتب کن شوهر کنی فحشت میدن من خودم دیدم که میگم
سکوت کن تو خودش بترکه با ی قیافه ای ک خونسردی و بیخیالی ازش میریزه ی نیگاش کن و خودتو ب یکاری مشغول کن
من باشم هیچ اهمیتی نمیدم
میذارم انقد حرف بزنه ک خودش خسته شه
خودمو میزنم علی چپ میگم واای آره عزیزم چ بد فلان
توهم مثل خودش با تیکه جوابشونو بده .بگو بعضی ها انقدر ترسو و بزدل آن حرفاشونو با تیکه میگن جرئت نمیکنن بیان تو رو آدم بگن
تا وقتی مستقیم بهت چیزی نگفته سکوت کن ک آدم بده خودت میشی وگرنه اگه حرفی بزنی میگه من منظورم تو نبودی توهم میشی مقصرشروع دعوا ک همه چیو ب خودش گرفته
بزن جرش بده بابا
برو پیام بده بگو حس میکنم حرفات تو گلوت مونده چرا میترسی بیا واضح بگو
😂😂فکنم امروز روز جهانی خارشوهره
بخدا خودش ماهی یبار میره خونه مادشوهرش سه سالم باهاشون قهر بوده میبینه بقیه میگن عروستون خوبه اونجوری میکنه خیلی هپ حسوده من کاری کنم زودی میره اون کارو انجام میده حالا از آرایشگاه بگیر تا ی لباسی چیزی میگیرم
