2777
2789
عنوان

حس میکنم به این خونه تعلق ندارم

364 بازدید | 14 پست

وقتایی که شدیدا ناراحتم و عمیقا قلبم ازین همه بی توجهی و بی محبتی به درد میاد حس خنثی پیدامیکنم اینکه فقط وظیفمه مادری کنم 

اینکه اصلا متعلق به این خونه ندارم

اگه من یروز جداشم کسی جامومیگیره یانه

به این طفل معصوم وایندش که فکر میکنم وجودم پر دردمیشه

به اینکه بعد از سه چهارسال یهویی زندگیم خشکید نه عاطفه ای نه حرفی نه خنده ای نه هیچی

میدونی دلم میخواد شوهرم یروز بذاره بره حداقل تکلیفمو میدونم و میرم پی ایندم بابچم

اما این وضع ...

خیلی گنگم نمیدونم چی بگم

اصلا نمیدونم چراافریده شدم و چراهمچین ادمایی توزندگیمن که ازهرراهی بخوام بدم یه بن بسته

 

با شوهرتون حرف بزنید در مورد زندگیتون

فقط آدم هایی که پر از عقده هستن میتونن بقیه رو قضاوت کنن و بهشون تهمت بزنن چون خودشون میخواستن اون کارا رو بکنن اما نتونستن 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد از سه سال میفهمم اصلا شوهرم بدردم نمیخورد هرکدوم دنیاهامون فرق داره اونم فجیع 

خیلی درد آورده این روزای پرتنش و نحس

دلم میخواد بچم زودتر بزرگ شه لااقل اون همدمم بشه و باهاش خوش باشم

دارم از بغض میترکم ۳روزه باهم حرف نزدیم همش کار بود و خواب وخسته

هیچکسوندارم حتی حرف بزنم باهاش 

خیلی بده تواوج جوونی طلاق عاطفی گرفتن اونم بیدلیل

دلم میسوزه که باید تااخر عمر عمرم تلف بشه بپاش

 

اون میگه من مشکلی ندارم تویی که الکی حساسی چه حرفی وقتی حتی تایید هم کنه درجا بعدش خلافشو انجام مید ...

خب آخه چیز بی اهمیتی نیست

خیلی مهمه باید جدی گرفتش

فقط آدم هایی که پر از عقده هستن میتونن بقیه رو قضاوت کنن و بهشون تهمت بزنن چون خودشون میخواستن اون کارا رو بکنن اما نتونستن 
بعد از سه سال میفهمم اصلا شوهرم بدردم نمیخورد هرکدوم دنیاهامون فرق داره اونم فجیع  خیلی درد آو ...

خیلی شبیهیمحتی احساساتمون

 با این تفاوت که من میدونم و مطمئنم شوهرم کاری میکنه بچم زیاد دوسم نداشته باشه و همیشه پیش خودش مامان باباش  باشه 

دو قدم از من جلوتری 

راستیکتاب زنان زیرک و تاپیک دختر گرانبها رو حتما بخون

اگه کتاب  خوب یا سایت خوب  در مورد تربیت فرزند ، و روابط و شخصیت میدونی بهم معرفی کن . کتاب زنان زیرک . زن بودن از تونی گرنت .نیمهی تاریک وجود تاپیک دختر گرانبها و بانو آرتمیس عالی  هستند وخوندمشون. 
از اول همینجوری بود؟؟

فقط توی عقد خوب بود واقعا فکر میکردم شاهزادست 

هرروز گل میخرید کلی بهم توجه داشت دردودل میکرد

اگه حالم بد بود کلی حرف میزد تا به حرف بیام و سرحال بشم

اگه از خونوادش دلگیرم بکردن یا باعث اختلاف بشدت درجا جواب میداد و محلشون نمیکرد اما الان همه چیز برعکس شده و هزاربرابر بدتر


بعد از سه سال میفهمم اصلا شوهرم بدردم نمیخورد هرکدوم دنیاهامون فرق داره اونم فجیع  خیلی درد آو ...

عزیزم همه آدما دنیاشون با هم متفاوته.... بگرد دنبال اشتراکات... محبت رو زن تو خونه حفظ میکنه... زندگی تکراری شده برای اینه که این فکرا رو میکنی..... غیر از مادری کارای دیگه ای هم انجام بده.. اگه همون مادری رو هم با عشق انجام بدی خیلی قشنگه.. ناراحت نباش که فقط مادری میکنی چون قشنگ ترین کار و حس دنیاست.. قدر بچه ماهِت رو بدون , این روزای شیرین رو با فکرایی ک از سر افسردگی اومده سراغت خراب نکن..... آینده معلوم نیست..از حال استفاده کن.... ب شوهرت بیشتر محبت و توجه کن و باهاش صحبت کن تا روحیه ت برگرده.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792