نه عزیزم قرار بود اخرتابستون بریم به خاطر بارداریم و اونجا کسیو ندارم قرار شد انشالله بعد عید بریم
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
نه عزیزم قرار بود اخرتابستون بریم به خاطر بارداریم و اونجا کسیو ندارم قرار شد انشالله بعد عید بریم&n ...
انشالا عزیزم،کدوم شهر ترکیه میرین،من استانبولم اومدین به من بگو
اي دير يافته با تو سخن مي گويم ،بسان ابر که با توفان،بسان علف که با صحرا،بسان باران که با دريا،بسان پرنده که با بهار،بسان درخت که با جنگل سخن مي گويد،زيرا که من ريشه هاي تو را دريافته ام،زيرا که صداي من،با صداي تو آشناست
انشالا عزیزم،کدوم شهر ترکیه میرین،من استانبولم اومدین به من بگو
ازمیر ... چه عالی حتما عزیزم
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
اي دير يافته با تو سخن مي گويم ،بسان ابر که با توفان،بسان علف که با صحرا،بسان باران که با دريا،بسان پرنده که با بهار،بسان درخت که با جنگل سخن مي گويد،زيرا که من ريشه هاي تو را دريافته ام،زيرا که صداي من،با صداي تو آشناست
محل کار همسرم تو ازمیر .نزدیک خودش برای بقیه خونه میگیرن که راحتر رفت و امد کنن
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته