به نام خدا
پسر خاله بزرگی و یکی از پسر های فامیل با هم خیلی رقابت دارن تو درس
اونوقت وقتی نتیجه کنکور میاد پسر خالم جای خوبی قبول نمیشه
اون پسره امیر کبیر قبول میشه
خلاصه خیلی دیگه خالم فش میداد 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
بعد پسر خاله کوچیکیم ۶ سالشه رفته به مامان اون پسره گفته اره پخمه گلابی( خالم اون پسره رو به این اسم صدا میزنه) تهرون قبول شده! و هرچی خالم تو خونه گفته اشون بازگو کرده خالم دیگه تا یک سال نمی تونست سر بلند کنه تو فامیا