اول ازتون خواهش بدون توهین و بازخواست جواب بدین من خودم حالم بد هس . راستش شوهرم بهم خیانت کرد و کارگرش رو صیغه کرد وبعدا منو از خونه بیرون کرد چند روز بعد مامانامون منو به زور آوردنم خونم البته به خواست شوهرم . شوهرم اولش بهم گف با اون زنه کات کرده و همه چی تمومه من چون میدونستم تو زندگیم یه جاهایی کم گذاشتم و البته به خاطر بچه هام قبول کردم باهاش ادامه بدم اما بعدا شروع کرد که بدون اون نمیتونم هردوتون رو میخام من اولش واقعا جلوش وایستادم ولی اون ول کن نبود با هم در ارتباط بودن تا چند روز پیش که
اگه میخوای بمونی اجداداون زنیکه روبیارجلوچشمش بره!
شوهرت اون زن روبرای عشق وحالش میخواد
شماپرستا ربچه هایش باشی!
جاتون بااون زنیکه عوض شده!اون میشه خانم خونه!
توبشی پرستاروکارگر
خب
که گردنش رو کبود دیدم خواستم برم اما بچه هام گریه کردن خودشم مانعم شد بابام بچه هام رو قبول نمیکنه خودمم پولی ندارم
ادرس زنه رو پیداکن بی ابرررروش کن
کله محلشونوجمع کن بگو این ج ن ده با شوهرم رابطه جنسی داره بی شرفش کن
حالا هر روز هروز حرفاش داره آتیشم میزنه راستش خودمم همچین حسی دارم انقدر عاشق هم نیستیم تا مجبور نشیم باهم رابطه نداریم الانم که ازش سرد شدم به نظرتون بذارم بده با اون خودم مستقل شم بعدش ازش جدا شم
شوهرتو دوس داری بمون چون بچه داری بخاطر اون وسعی کن تعهد بگیری ازش
دیگه تصمیمتوبگیراگرموندی،بایداون زن حذف کنی اززندگیت!
فقط خودت نیستی ،پای زندگی دوتابچه درمیونه!
اگروضع مالی شوهرت خوبه،ازاین شرایط استفاده کن
بروقهر،بچه هاروبندازگردن شوهرت،بگومثلاتاخونه به اسمم نکنی برنمیگردم
شوهرت تحت فشارقراربده که هم زن روترک کنه وهم یه چیزی دست تولید
بعدخدای نکرده تکرارکردراحتتربتونی تصمیم بگیری ،حداقل خیالت ازبابت خونه راحت باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
