بچه اولم سه سالو نیمشه تا این یکی میاد میشه چهار سالش با اینکه بخاطر بچه اولم که تنها نباشه و پشتوانه ای داشته باشه گذاشتم باردار بشم...و خودش خیلی میاد شکمم ناز میکنه هی میگه عزیزم داداشیم...ولی کاهی که دست میکشم رو شکمم یا میرم سونو صدای قلب جنین گوش میدم و براش ذوغ میکنم یا یکم تو وجودم بهش احساس علاقه پیدا میکنم عذاب وجدان میگیرم میگم نکنه یوقت بچم ناراحت شه من اینو دوست داشته باشم یا شوهرم شکممو ناز میکنه عذاب وجدان میگیرم برا بچه اولم ایا شماهم اینجوری بودین حس میکنم اگه اونو دوست داشته باشم به بچه اولم خیانت کردم دیگه دارم دیونه میشم
وای عزیزم. چه مادر دل نازکی
نه هردو رو به یک اندازه دوست دادم
وای باز من حس میکنم دوباره بخوام بچه دارشم نمیتونم مثل پسرم دوسش داشته باشم😂😂😂
😂😂خیاتت کردی ؟چی میگی
ن چه خیانتی.اومد طوری محبتش کن ک بچه اولت متوجه نشه
عزیزم لطفا همین الان عذاب وجدانو بگذار کنار و با تمام وجود از زندگیت و بچه هات لذت ببر. خیلیم کار خوبی کردی که تو این دنیای مزخرف نذاشتی بچت تنها بمونه. عذاب وجدان رسما نابودت میکنه.
عادیه عزیزم 😍😍
وقتی بدنیا بیاد انقد شیطنت کنن دلت برا خودت میسوزه خواب نداری 😂😍
نگران نباش عادی میشه
مت فکر میکنم اگه یه بچه دیگه بیارم به اندازه اولی دوستش نداشته باشم
دخترم عمرمه
زیاد حساس نباش عزیزم.من که یک دختر دارم سه سال وهفت ماهشه چند ماه اقدامم هنوز نتیجه نگرفتم.خدارو شکر کن😁
من اوایل اینجوری بودم
حتی روز زایمان قبل رفتن به اتاق عمل یه ویدئو برا پسرم گرفتم و توش براش حرف زدم و گفتم همیشه برام عزیزی و کلی گریه کردم هنوزم دارمش
ولی الان هر دوتا رو یک اندازه دوست دارم و پسر بزرگمم عاشق دادششه
ولی واقعا اوایل تولد دومی خیلی روزای سختیه خودتو آماده کن
منم همچین حسی دارم
یکیو میبینم بچش کوچیکه دوباره بارداره دلم برای بچه اول خیلی میسوزه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
