2777
2789

دیداراولم باعشقم

،نازنین پسرمامان؛😍😍😍😍🤱بابایی آرزوداشت دخترداشته باشیم،روزیکه اومدی توشکم مامان بابایی بازفکرمیکرددختری،اماته دلم میدونستم پسری،روزیکه جنسیتتوفهمیدم گریه کردم،چون منم عاشق دختربودم،امااشکم اشک شوق بود،چون انگارته دلم ارزوم بود۱کپی کوچولوازبابات داشته باشم،بابایی الان باتموم وجودش عاشقته ومیگه فکرنمیکنم اگه دختربودانقدعاشقش میشدم،نفس مامان تاقبل ازتوما فقط نفس میکشیدیم،ارشای عزیزم عزیزترینی،هیچ کس به اندازه توبرام عزیزنیست،باتمام وجودم میپرستمت وروزی هزاربارسربه سجده میذارم،الهی خدااین حال قشنگوسهم دل همه خاله هابکنه😍😍😍😍😍مشاورخانواده،اگه کسی مشکلی مسئله ای داره میتونه پیام بده،همین که حال دلتون کمی روبراه بشه برام کافیه😘😘🥰

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

۲۲تیر۸۹

به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست ....                                 پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...

😍😍😍شخصیه 

 ♥️🥺زني را مي شناسم من/که در يک گوشه ي خانه/ميان شستن و پختن درون آشپزخانه/سرود عشق مي خواند/نگاهش ساده و تنهاست/صدايش خسته و محزون/اميدش در ته فرداست/زني را مي شناسم من/که مي گويد پشيمان است/چرا دل را به او بسته/کجا او لايق آنست/زني هم زير لب گويد/گريزانم از اين خانه/ولي از خود چنين پرسد/چه کس موهاي طفلم را/پس از من مي زند شانه؟   

روزی که رفتم زیارت امام حسین 

کاش میفهمیدیم اگه نظر یکی باما فرق داره دلیل نمیشه نهایت بیشعوری رو به کار ببریم و بتوپیم بهش چه تو مجازی چه واقعی کاش آدما اونقدری که ادعای شعور دارن نصف همون ادعا شعور داشتن 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792