تازه اسباب کشی کردیم،کم مونده شبا مارو با رختخوابمون جابجا کنن ..زبون هم حالیشون نیس..گفتن دارچین و جوش شیرین و پودر مورچه و اینارم امتحان کردم قشنگگگگ تو چشام نگا میکنن از روشون رد میشن... تازه گستاخ تر هم شدن ،مینرسم یه ذره بگذره فحشم بدن😐😐😐
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آخ یه مدت خونه ما هم همینجوری بود اصلا معلوم نبود لونهشون کجاست یعنی اعصاب نمونده بود برام به قول شما هرچی هم میزدم انگار نه انگار، یهو هم خودشون رفتن که رفتن نه متوجه شدیم چرا و از کجا اومدن نه متوجه شدیم چرا و به کجا رفتن 😅😅😅
من یک مادرم، مادری بدون زایمان اما عاشق فرزندانم. حس شیرین مادریم را با هیچ لذتی تغییر نخواهم داد.
آخ نگو من از مورچه بیزارم بسکه هر کاری میکنم بازم هستن از سم سفید پودری و همه چی امتحان کردم ولی نابود کردن فقط یبار ی نفر بهم گفت همین اسپری سوسک کش ها امتحان کردم تا ی مدت هی آروم میشم دوباره میبینم از تو حیاط از دیوار سیمانی و گچی و همی چی سوراخ کردن اومدن جلو نه غسل می زارم برام نه قند نه خوراکی بیچارم کردم