بچه بودم یه بقالی سر کوچمون بود اسمش مش غفار بود مامانم همیشه میگفت هیچوقت نرو تو مغازش. یه روز با دختر فامیلمون که همسایه بودیم رفتیم کوچه اون گفت بریم از مش غفار ادامس بخریم. رفتیم تو مغازه اول قشنگ جلومونو دستمالی کرد. ادامسو داد برگشتنی هم به پشتمون دست زد. رفتیم خونه اون دختره به مامانش گفت رفتیم از مش غفار ادامس خریدیم مامانم منو برد تو اتاق نشست روم داشت خفم میکرد. بعدا بزرگ شدم مامانم گفت مش غفار مامانمو که تازه عروس بوده دست زده. الان حتما مرده. یعنی اون دنیا چه خالی داره الان؟؟؟؟
خاک تو سرت مش کفتار😒
وااااا مامانت چرا نشست روت
مش غفار بی تربیت به کنار خدا به فریادش برسه اون دنیا
ولی فقط روش تربیتی مامانت اخه میخوان برای بچه توضیح بدن جای خطرناک نره میشینن روش؟؟!!!!!خوبه اسیب ندیدی
مش غفار بیشعور حـشری
بجای مش غفار یه مش غلامحسین سرکوچه ما بود
اینقدر دوسش داشتم اینقدر ماه بود
من میرفتم میگفت مشتری مورد علاقه ام اومد سه ۴ سالم بود فقط ازش محبت و دست نوازش رو سرم دیدم اینقدر که این مرد با خدا بود
خدا بیامرزدش
منم سر کوچمون ی مغازه بود پسره ازم خیلی بزرگتر بود منم کوچیک بودم درحد کلاس اول اینا.پول ک بهش میدادم دستم میگرفت ول نمیکرد .اون موقع نمیدونستم کرم داره بعد ک بزرگتر شدم با نکاهاش قورت میداد ادمو 😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
