2777
2789
عنوان

خانواده شوهرم کلید خونمون میخوان

| مشاهده متن کامل بحث + 1613 بازدید | 58 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با پوآرو چه نسبتی داری خدایی. چرا قضیه رو کاراگاهیش کردی

چون واس خودم پیش اومد ، دیوانه شدم از دستشون.

نمیشد هم محترمانه حرفی زد یا حتی بی احترامی کرد


ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچ‌وقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••
نه میگه اگه نبودید پشت در نمونیم

بگو مامان ببخشید من دوس ندارم کسی کلید خونمو داشته باشه قبل اومدن زنگ بزنید اگر نبودم میگم که شما هم پشت در نمونید بگو دوس ندارم مادر خودمم داشته باشه اگر آدم باشه که قبول میکنه اگرم آدم نباشه بذار ناراحت بشه... من همیشه میگم احترام بذارید ولی الان نه بگی بی احترامی نکردی 

ما هروقت میرفتیم سفر شوهرم کلید میداد پدرش بیاد به حيوونا غذا بده، یبار مادرشوهرم توجمع گفت بابا اومده خونتون، سفر که بودی تو یخچالت همه میوه هات خراب شده بودن بابا ریخت دور، منم گفتم دیگه ازین به بعد مزاحم بابا نمیشیم که بیاد میوه خرابای مارو جمع کنه

خداروشکر شوهرمم تو همون جمع بود،، قانع شد که دیگه کلید نده

تو چنین خوب چرایی...
ما هروقت میرفتیم سفر شوهرم کلید میداد پدرش بیاد به حيوونا غذا بده، یبار مادرشوهرم توجمع گفت بابا اوم ...

دقیقا من هم مادرشوهرم میاد همین کار میکنه میره سر فریزر یخچال ببینه چی هست اگه چیزی خراب بود به شوهرم میگه ای وای این خراب شده

رفتی یواشکی عوض کردی واقعا؟؟؟

واقعا یواشکی عوض کردم ، بعدا به همسرم گفتم مشکلی نداشت، 

ولی اون موقع که خانواده ش اومدن واس کلید همسرم موافق حرفشون بود.

جالبه یروز ک نشسته بودیم خونه در سکوت داشتیم با گوشی هامون کار میکردیم ،صدای در اومد رفتیم دم در دیدیم پدر شوهرم داشت با در ور میرفت کلیدش شکست😊


ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچ‌وقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••
دقیقا من هم مادرشوهرم میاد همین کار میکنه میره سر فریزر یخچال ببینه چی هست اگه چیزی خراب بود به شوهر ...

خیلی صبوری خداییش، من اصلا نتونستم تحمل کنم

تو ی مهمونی شلوغ هم اینحرف رو زد خیلی خجالت کشیدم

تو چنین خوب چرایی...

اسی قفل و عوض کن وقتی شوهرت سرکاره.بعدش ساعت اومدنشو میدونی دیگه خودت حواست باشه قبل اینکه کلید بندازه درو بازکنی براش.بعد کلیدشو با کلید قفل جدید عوض کن.کلید قفل قبلی هم بده مادرشوهرت🙂اگه شوهرت طرف اوناس اینکارو کن.اگه نیست رک بگو حریم خصوصیمه دوست ندارم کلیدش دست کسی باشه

فکر بستنی تو فریزر نمیزاره بخوابممم.....طفلی هم تنهاست هم سردشه😪😪😌
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز