كي اين رسماي مسخره نمايشي مي خواد ور بيفته
من ده سال پيش،شاغلم بودم، يه پنج شنبه و جمعه رفتيم با همسرم ترتميز كردم .. كارتن ها رو يكي يكي باز مي كردم مي چيدم كارتن شو پرت مي كردم تو حياط خلوت 😂 تا شب حياط پر شده بود از كارتن، نصفه شبم با ده پونزده بار رفتن تا دم سطل آشغال كارتونارو برديم ريختيم دور و اومديم دوش گرفتيم و خواب و تمام🤪
هركيم دوست داشت ببينه يا خونه مون كه اومد ديد يا عكساشو ديد 😂