خانه داري يچيزش خوبه راحتي استرس نداري به خودت ميرسي به زندگي اينا
ولي شاغل بودنم اينش خوبه نميدوني وقت چجوري گذشت و هميشه پول داري تو جيبت و اعتماد بنفست بالاس
ولي تو كار خيلي به ادم زور ميگن و نميتوني به خونه زندگيت برسي بعد يه مدتم شوهرت ازت انتظاراتش بالا ميره كه مثلا كار ميكني خودت لباستو بگير خونه چرا بهم ريختس چرا به خودت نميرسي و يه وقتايي ازت پول درخاست ميكنه
انگار ميشي هم مرد خونه هم زن خونه فقط واست خستگي ميمونه اخر سرم چشم وا ميكني ميبيني نه پول داري نه احترام شوهرتو نه خونه زندگي