همه چی تموم شد دوستی دو سال و خوردیمون که تقریبا نشون بودیم داشتیم تلاش میکردیم شرایطمونو اوکی کنیم تقریبا همه چی داشت اوکی میشد پاییز میخواستیم عقد کنیم اما سر ی لج بازی دو خفته پیش همه چی تموم شد دارم میمرم بعضی روزا سر و بی حسم بعضی روز و شبا مثل امشب انقدر گریه کردم که با هر پلکم دو قطره اشک میاد حالم خیلی بده چجوری میتونم خوب شم چجوری فراموشش کنم هیچکسو هم ندارم باهاش درد و دل کنم خدایا