خواهرشوهرم بعداز ماهی هفته ای یه زنگ میزنه حال واحوالپرسی گرم آخرسر میگه کجایی میگم خونه میگه خوب درو باز کن ،تقریبا آتش میگیرم نمیدونم جمع کنم برم سی متراون طرف تر دروبازکنم ،ظرفارو بشورم ....من میگم انگار ماره می خزه یهو یی میادالبته خودش ترتمیز و مهمون نوازه دوسش دارم وای آقو بیخبر نیا نیا نیا