یهو یادم افتاد وقتی کلاس اول بودیم چقد معلممون بچه ها رو مجبور میکرد هر دفعه یکی خوراکی بیاره به کل کلاس بده
مثلا وقتی هرکدوم از بچه ها یاد میگرفتن اسماشونو بنویسن باید برای کل کلاس شیرینی میوردن
وقتی درسمون به هرچی میرسید معلم به نوبت به بچه ها میگفت باید اینو بخرید برای کل کلاس بیارید، مثلا درس ت (توت) یکی باید توت میورد، درس انار یکی انار میورد و.....
و خیلی به خیلی از بهانه های دیگه که الان یادم نیست باید هردفعه یکی خوارکی میگرفت
چقد با اون بچگیم استرس میکشیدم که الان نوبت من شده اگه مامانم اینا رو برام نخره چی میشه...
حتی دیگه خجالت میکشیدم ازشون بخوام واسه همکلاسیام خوراکی بخرن
یادمه من باید توت میخریدم و بسته بندی میکردم و به هرکی یه بسته میدادم اونموقع هم توت خشک گرون بود دیگه مامانم نگرفت چقد بچه ها منتظر توت بودن چون درسمون به توت رسیده بود