خونه پدر بزرگم با خاله هام بودیم با بچه تازه به دنیا اومده خالم . بابایه بدبختم گفت منم بیام بیرون ببینم یه چایی بخورم سریع میام. همون خالم سریع گفت نه نیان من بچه بغلممه . بعد بابام حالا پشته در . همینجوری میگه نه نیان لطفا نیام.
نظرتون چیه دیگه نگاه بچه خالم نکنم ،؟
اونم ما احمقا که اونقدر میخواستیمش.
تازه خیلیم تازگیا بد میکنه بخدا