2777
2789
عنوان

بچه ها توروخدا ی لحظه بیاین بگین من چیکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 288 بازدید | 31 پست
آکی. منظور از فاصله نیوفتادن چیز دیگه ایه اما خوب دیگه چند وقت دیگه همه چیز حل میشه . ولی زیاد نرو د ...

چی بگم والا خسته شدم... دعا کنین زود تر بریم خونه‌خودمون خلاص شیم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الان هر روز بری خونه مادرشوهر بعد ازدواجم هرروز باید برید اگرم نرید گله و شکایت اونموقع خونه نداشت ...

مشکلی ندارم باهاشون...مادر شوهرم ی سری اخلاقای خاصی داره...ولی باهاش خیلی خوش میگذره..مشگلی با رفتو امد ندارم  

از الان روابطتون رو مدیریت کن... نباید میذاشتید تو دوران عقد با خانواده همسرتون دچار مشکل بشید... ...

عاره...ب نظرت دیه نرم‌شب بمونم اونجا حل میشه مشکلاتمون؟؟؟..ینی احتراما حفظ میشه؟؟؟

خودت بهتر میدونی،بنظرم تعادل رو رعایت کن،واسه زنگ زدن پیش قدم شو بالاخره مادر شوهرته

نه نه ب هیچ عنوان باهاش قهر نیستم...امشبم بش پیام دادم حالشو پرسیدم...زنه‌خوبیه...اما ی سری اخلاقای خاصی داره..انتظار دارم وقتی رفتم‌دستشو‌بوسیدم بابته حرف نزده عذر خواهی کردم...اونم زنگ بزنه حالمو‌بپرسه یا پیام بده..اون ب من بی احترامی کرده بود...الانم ذهنم درگیرش نیس ینی زیاد برام مهم نیس...ولی خب میترسم برم سبک شم

شب رفتن و نرفتن مهم نیست نوع برخورد و روابط شما مهمه من خودم ۱۵ ساله ازدواج کردم با خانواده همسرم ...

اوهوم...دیه از الان ب بعد باید حواسمو‌جم کنم...منم خب تقصیری نداشتم هم سنم کمبودو بی تجربه بودم...هم مامانم نبود ک بخواد این چیزارو بهم بگه...بابامم ک‌مرده نمیدونه این چیزارو

ببین من با مادر شوهرم جوری بودم که حتی برا  درد دلاش و گریه هاش هم پیشم راحت بود،ظرفاشو میشستم و.... هر چی که بگی باهاش مثل مادر خودم بودم

الان که مشکلاتم زیاد شده و یه سری بحث پیش اومد بینمون،بهم گفت که تو اونجور که باید برا من کار نمیکنی و احترام نمیزاری بهم ،ظرفای من نشسته مونده ....

خلاصه روش منو پیش نگیر خواهر


هرکسی نظر و عقیده خودش رو داره... شرایط زندگی و خانوادگیه هرکی هم متفاوته... تصمیم گیرنده آخر خوده ...

عاره راس میگی...من ک کلا از خونواده ی خودم شانس نیاوردم...ولی بازم هرچی باشه هم خونمن گوشتمو بخورن استخونمو دور نمیریزن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792