من ۱۶ سالمه چند وقتیه حالم دست خودم نیس ب بهونه های الکی دلم میخواد با خونواده بحث و دعوا کنم...
ی چیزی رو دلم سنگینی میکنه انگار...و تو گلوم بغضه و تا تقی ب توقی میخوره میخوام عین ابر بهار گریه کنم...
گاهی اوقات هم دلم ی کیسه بوکس میخواد ک خشمی ک تو وجودمه رو خالی کنم...
وقتی تو خونه با داداشم و آبجیم تنهام خوبم اما شب ک همه اعضا خونواده دور همیم اعصابم متشنج میشه و با یکی بحثم میشه...
وقتی هم ک خونه تنهای تنهام تا فیلم میبینم خوبم اما برای امتحانام ک درس میخونم یاد گذشته میوفتم و زرتی میزنم زیر گریه..
بحث هم ک میکنم آخر سر میرم تو اتاق خودم مث چی اشک می ریزم...