2777
2789

سلام خانومای گل بنظرتون چه چیزایی برای ساک زایمان ببرم همه چی جمع کردم اما میترسم از قلم بندازم خانوما خیلی استرس دارم میشه از ته دل دعام کنید 

راستش من تجربه ندارم هنوز گلم. ولی برات از ته دل دعا میکنم ان شاءالله بهترین زایمان رو داشته باشی و فرزند گلت سالم بیاد بغلت.

توام اون لحظه واسه من و خانمای دیگه که منتظر فرزند هستن دعا کن.

بهترینا نصیبت🌹🌹🌹

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم اصلا نترس وقتی من با صدوچهل کیلو وزن تونستم طبیعی زایمان کنم توهم میتونی....خدا هوای تازه ماما ...

نه عزیزم سزارینی هستم سابقه ی سزارین دارم از عمل به خصوص سوند گذاشتن وحشت دارم تو زایمان اولم خیلی اذیت شدم آخه

نه عزیزم سزارینی هستم سابقه ی سزارین دارم از عمل به خصوص سوند گذاشتن وحشت دارم تو زایمان اولم خیلی ا ...

اوه پس تو که وارد تری عزیزوم... نترس سوند هم که دردش برا اولشه....خدا مواظبته 😍

امشب اتفاقی تامیک هاتو خوندم از خدا خواستم طول عمر یه بچت بده انشالله 

حضرت علی میفرمایند با انسان نادان بحث نکن چون ممکن است دیگران که از دور شاهد هستند فرق میان تو و شخص نادان را متوجه نشوند .
ممنون عزیزم انشاءالله خدا بهترینارو برات رقم بزنه ⁦❤️⁩

سلام خانومی خوب هستی زایمان کردی به سلامتی من تاپیک قبلیت دیدم گفتم بزار ببینم زایمان کردی یا نه سخت بود 

استارتر نی نی به سلامتی بدنیا اومد؟مشگلش برطرف شده؟

سلام عزیزم ممنون که پیگیر بودی بله پسرمو بدنیا آوردم الان دو ماهشه بردم عکس رنگی و سونو گفتن کلیه هاش خداروشکر سالمه فقط هیدرونفروز یک طرفه داره که شکر خدا با یه عمل کوچیک برطرف میشه من معجزه ی خدارو با چشمای خودم دیدم 

سلام خانومی خوب هستی زایمان کردی به سلامتی من تاپیک قبلیت دیدم گفتم بزار ببینم زایمان کردی یا نه سخت ...

سلام گلم بله زایمان کردم زایمان خیلی سختی داشتم با اینکه سابقه ی سزارین بودم دکترم داشت منو بزور میبرد طبیعی زایمان کنم می‌گفت بخاطر یه بچه ی مرده نمیتونم شکمتو هفت لایه ببرم شوهرم اومد تو زایشگاه داد و بیداد راه انداخت گفت اگه خانومم خونریزی داخلی کنه بیمارستانو رو سرتون خراب میکنم از شوهرم امضا گرفتن بعدش منو بردن سزارین ،،،با اینکه دز داروی بی حسی رو خیلی اضافه کرده بودن با تموم توان خودمو هوشیار نگه داشتم تا خدای ناکرده اگه اتفاقی واسه پسرم بیفته برای آخرین بار ببینمش از اول عمل تا آخرش خون گریه کردم اما خواست خدا این بود که جگرپارچمو برای من نگه داره من دیگه اعتقادی به حرف دکترا ندارم فقط خداست که قادر مطلقه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

10 از 60

kingfisher | 5 ثانیه پیش

الهیییییی

جناس | 47 ثانیه پیش
2791
2779
2792