2777
2789
عنوان

برای سرکوب میلی ج...نسی چه کنم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 884 بازدید | 46 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

دیگه ماهی یکبار رابطه داشتن سرکوب کردن نمیخواد!!!!!!با نداشتنش فرقی نداره

عادت میکنی 

ایران به خاک خسته تو سوگند،به بغض خفته دماوند😞که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند😞ایران اگر دل ترا شکستند،تو را به بند کینه بستند😞چه عاشقان بی نشانی که پای درد تو نشستند😞 😞😞😞😞😞😞ایران به شوق زندگی، در مرگ روئین تن شده😞مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده😞ایران پر است از عاشقان، این گنج های بیشمار😞مرزیست پر گوهر ولی، با رنج های بیشمار😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢حس ششم!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷غیرت!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷جن!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد خاله زنک!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷دختر بچه شوهر کرده!!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد بچه باز!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷رل 😷😷😷😷😷😷😷😷کراش😷😷😷😷😷😷😷کرونا!!!!!😷😷😷😷😷

حالا تو طلاق بگیر، خدا کریمه

گاه دلم میگیرد، از حرف هایی که در شانم نیست، از صداقتم که هیچکس لایق آن نیست...گاه دلم تنگ میشود، برای وعده هایی که میدانستم نیست، اما برای دلخوشیم کافی بود...گاه دلم میگیرد از سادگی هایم،. گاه دلم میسوزد برای وفاداری هایم...گاه دلم میسوزد برای اشکهایم،.گاه دلم میگیرد از روزگاری که در آنم... انقدر صبور بوده ام ، آنقدر تحمل کرده ام ، که خستگی های عمرم روی قلبم سنگینی میکند، هیچکس هم مدال افتخار صبوری بر گردنم نیاویخت ،،، من فقط گرفتار یک عادت لعنتی شدم که در چشم دیگران وظیفه ای بیش نبود، و چقدر دیر فهمیدم صبوری که از حد بگذرد باران حماقت بر سرت آوار میشود..................این نبود آنچه در انتظارش بودم💔

چجور احساس داری نسبت به کسی که میخای ازش طلاق بگیری؟

هرکی عشقو انکارمیکنه یا تجربه اش نکرده یا توش شکست خورده...(لطفا روی پست هام ریپ حمله و نصیحت نزنیدتا بلکه یاد بگیرید حق ندارید به دیگران بگید چی درسته چی غلطه.)
محض احتیاط    

یه کاپ برای یه فیل بسه ها یه بیلللللللل  

روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیده‌ای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بی‌عیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز