دیشب حرفمون شد آخه دیروز بهش گفتم بیا همو ببینیم نیومد بعد شبش با دوستاش میخواستن برن بیرون وقتی اومد گفت بیا تماس تصویری منم خونه همه خواب بودن گفتم نمیتونم بعد دیگه دیدم خیلی گیر میده گفتم تو مگه اومدی منو ببینی ؟بعد برگشت بهم گفت گرو کشی میکنی دیگه زنگم بزنی نمیام ببینمت ...
منم بهم برخورد گفتم اوکی بدون شب بخیر خوابیدم
فرداش از دلم درآورد یکم اوکی شدم ولی باز ناراحت بودم شب که زنگ زد باهاش سرد حرف زدم گفت نمیخوای ببینی امروزم چطور بود ؟منم گفتم نه به من چه بعد ناراحت شد زود قطع کرد ..
الان اسکیرین شات بعدشو میزارم