سلام به خانومای عزیز راستش چون تو زمان بارداریم خیلی استرس داشتم و مدام میومدم و اینجا دنبال یکم قوت قلب میگشتم گفتم شاید گفتن داستان بارداریم یکم امیدواری یا روبه رو شدن با واقعیت بارداری با وزن بالا رو به خانوما نشون بده...من از اولین باری که پریود شدم همیشه پریودم نامظم بود و همیشه دکترمیرفتم برای درمانش ولی همیشه بهم میگفتن مهم ترین درمان من کاهش وزنمه که من خیلی اراده برا کم کردن وزنم نداشتم یعنی خیلی برام سخته حتی با ورزش کردنام.خلاصه بعد از عروسی پیش یه خانم دکتر زنان میرفتم برای مرتب شدن پریودیم و ایشونم همیشه بهم توصیه ورزش و کاهش وزن دادن منم تلاشمو میکردم ولی خوب خیلی سودمند نبود.دیگه گذشت تا سه سال بعد ازدواجمون که درسم تموم شد گفتم بزار یه تلاش بکنیم برای بارداری اگه نشد جدی میرم دنبال لاغری....رفتم دکتر و خانم دکتر یه قرص بهم دادن که از روز سوم پریودی تا روز هشتم باید میخوردم و بعدم میرفتم سونو...رقتم و بهم سه تا امپول هم دادن و یک شب درمویون امپول هارو زدم و باید یک شب درمیون هم رابطه میداشتیم و منم از دماه قبلش پیاده روی رو شروع کردم البته دکتر گفتن که احتمال بارداری کمه زود نامید نشم.دیگه از بس دعا کردم و سوره مریم خوندم وووو دو هفته بعد بی بی چکزدم و کم رنگ مثبت بود دوباره دوروز بعد در کمال ناباوری که دیدم مثبته.خلاصه رفتم ازمایش بتا دادم و به یه خوشحالی رفتم پیش دکتر .
سخت بود خیلی استرس زیاد هروز یه امپول انوکساپارین میزدم.کلی برای زایمان استرس داشتم وووو.ولی خداروشکر الان نی نی کنارم خوابیده.نمیدونم شاید قضاوتم کنین و متلک بگین ولی فقط خواستم بگم که هیچوقت امیدمون به خدارو از دست ندیم همیشه هوامونو داره...