2777
2789
عنوان

جای من بودید چیکار میکردین

626 بازدید | 43 پست

نمیدونم چجوری بنویس هرجوری فکر میکنم به نتیجه نمی‌رسم یک ساله عشقمو از دست دادم حالم بهتر نشد تو این یک سال هیچ بدترم شده افسردگی شدیدی گرفتم خودکشی داشتم با رفتن روانشناس بهتر شدم الان صبورم یکم اجتماعی تر بهتر دوست عشقم اومده خواستگاری چون خانواده پولدارین بابام قبول کرده بعدشم بعد اون جریان میترسه دیگه خواستگار  نیاد حالا که اینا اومدن هل شدن چون از خانواده خیلی خوبین از نظر قیافه من ازش سرم ولی مشکل من اینکه نسبت به همچین خنثی اصلا تمایل حرف زدن باهاش ندارم شده سه ساعت ساکتم حتی کسی صدا نفسمو نمیشنوه نمیدونم چرا اومده خواستگاری  میگم شاید فکر کرده مثل قدیمم نمیدونه خیلی عوض شدم نمیدونم چیکار کنم فشار خانواده روم زیاده 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نمیدونم جواب خانوادمو چی بدم 

محترمانه به پدر مادر یا کسی ک راحتی بگو

من هنوز به اون امادگی نرسیدم که بتونم کسیو به قلبم راه بدم

اگرم گفتن ن بعد ازدواج خوب میشه قبول نکن

اونموقع هم میگن بچه بیارید خوب میشه

بزار باخودم خلوت کنی سبک سنگین کنی بعد خاستگار راه بده

سعی کن اول حال دلتو خوب کن بعد ازدواج کن

این دنیا ارزش اینهمه غم و ناراحتی رو نداره

اونم بخاطر کسی که ترکت کرده

بخاطر خودت و خانوادت سعی کن حالت خوب شه بعد تصمیمات مهم زندگیتو بگیر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز