بهش میگم برم نون بخرم چیزی بگیرم با پسرم ۷سالشه میریم و میایم میگه ن هرچیزی لازمه خودم میخرم میگم اصلا بریم کمی قدم بزنیم با پسرم ببینم بیرون چی داره میگه میبرم کوه قدم بزنیم میگم برم باشگاه میگه تو خونه واسه خودت انجام بده.اگه امروز برم خونه بابا کار ضروری داشته باشم دیگه فردا نمیزاره برم یا خونه خواهرم.واسه هرچیزیربهش میگم با زبونش یه چیزی میگه.نمیدونم چیکار کنم.از چه دری باهاش وارد بشم نمیدونم دیگه
کنترل گر و غیرتیه مزخرف
مثل بابای من
وقتی بعد از چند سال تغییر نکرده دیگه نمیکنه فقط باید عادت کنی
من خیلی محدود شدم خیلی ولی چ میشه کرد فعلا باید ساخت
شوهرت خیلی بد دل هستش باید برید مشاور
دهه چنديه
هرچی بیشتر اصرار کنی حساستر میشه خب با خودش برو خرید و کوه و پیاده روی چیزیم نگو شاید فشار بهش بیاد و حوصله نداشته باشه بگه خودت تنها برو یا مثلا با آبجیت
کلا بدبینم هست؟
شوهر من همینجوری بود ی دعوای بد داشتیم الان هر کاری دلم بخواد میکنم😬
دوتا بچه دارم ولی یکبار حتی با مامانمم نمیزاره برم پارک.فقط مگه قهر کنیم.کسی راه کاری میدونه؟
بعضی موقع ها به شماها حسودیم میشه.خوبه بخور بخوابی میکنید .کیف کن از این وضع.
شوهر من فقط دوس نداره با دوستام برم بیرون
گاهی اوقاتم که زنگ‌میزنم وسایل خونه رو بگیر التماس میکنه میگه خودت برو ولی من حوصلم نمیذاره تنها برم خرید 😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
