۱سال پیش با هم دعوای بزرگی داشتیم کار به جایی رسید که میگفت مهریه ببخش برگردم که من نکردم و رفتم واسه اجرا مهریه که بترسه خلاصه برگشت دست از پا دراز تر ولی فهمیدم مدارکووو که توبحث برده بود سند ماشینو همون موقع زده به نام جاریم از کارت ماشین که مالک عوض شد و اسم اون روکارت بود فهمیدم قبلش هم ازش میپرسیدممیگفت ماشین به ناممههه الان میگم چرا این کاروکردی میگه واسه اینکه توربتی دنبال مهریه ولی تو این ۱سال که آشتی کردیم نرفته پس بگیره ازش و از همه مهم تر اینکه میگم اونموقع به هر دلیلی اینکاروکردی وترسیدی وکاری ندارم مدارکاتوکه بردی برگردون خونه و به نام خودت کن میگه نه،من باردارم هستم بچه دومم واقعا نمیدونم چه کار کنم
در تاریخ💖 ۱۸ اسفند ماه۹۹💖 یه بی بی چک تو خونه داشتم گفتم شانسی بزنم ببینم چیه که دیدم بههههله مثبت شد😍😍۱درصد هم فکرشو نمیکردم...💁خدایا ممنونم که منو لایق مادر شدن دونستی💕
به خودم قول دادم هیچوقت غصهی گذشته رو نخورم، غصهی اتفاق افتاده.. بدترین روزی رو که داشتم یادمه، اما فقط یادمه.. مثل اون روز درد نمیکشم، مثل اون روز اشک نمیریزم.. یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده دیگه تا صبح دووم نمیاره ولی صبح شد.. یه روزایی تو زندگیم اومدن که فک کردم عقربه ها دیگه قراره تکون نخورن ولی گذشت، رد شد، تموم شد.. اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچوقت غصه نمیخوریم.. چه اشک بریزی و خودتو به درو دیوار بکوبی، چه بخندی و قدم بزنی، دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی، همه چی میگذره..پس غصهی اتفاقی که افتاده رو هیچوقت نخور...