منم لايك كنيد اگه گفتن
اما تجربه خواهرمو برات ميگم
خيلي حالش بد بود و همش پشيمون ميشد كه نكنه خودش مقصر بوده
خونه هركي ميرفت و ميشنيد ازدواج كرده اذيت ميشد ياد خودش ميفتاد
شبا با گريه از خواب ميپريد
تا ٥/٦ماه طول كشيد و بهتر شد بعد ١سال هم خاستگار براش اومد الان ازدواج كرده و بچه داره خيلي خوشبخته يعني من نديدم همچين مرد و خانواده شوهري مخصوصا خانواده شوهرش انقدر ماهن كه ازشون كم هست